Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7108 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
reserve buoyancy
U
جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
submerging
U
غوطه ورساختن
submers
U
غوطه ورساختن
submerge
U
غوطه ورساختن
submerges
U
غوطه ورساختن
overwhelmed
U
غوطه ورساختن
overwhelm
U
غوطه ورساختن
overwhelms
U
غوطه ورساختن
submerged
U
غوطه ورساختن
abysm
U
غوطه ورساختن مغاک
abyss
U
غوطه ورساختن مغاک
abysses
U
غوطه ورساختن مغاک
engulfed
U
غرق کردن در غوطه ورساختن
engulf
U
غرق کردن در غوطه ورساختن
engulfing
U
غرق کردن در غوطه ورساختن
engulfs
U
غرق کردن در غوطه ورساختن
to overload someone
[with something]
U
کسی را
[با چیزی]
غوطه ورساختن
plunge
U
غوطه ورساختن شیب تند پیدا کردن
plunged
U
غوطه ورساختن شیب تند پیدا کردن
plunges
U
غوطه ورساختن شیب تند پیدا کردن
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
hydro aeroplane
U
هواپیمای دریایی
seaplanes
U
هواپیمای دریایی
seaplane
U
هواپیمای دریایی
hydroplanes
U
هواپیمای دریایی
hydroplaning
U
هواپیمای دریایی
hydroplaned
U
هواپیمای دریایی
hydroplane
U
هواپیمای دریایی
floatplane
U
هواپیمای دریایی
triphibian
U
هواپیمای دریایی
triphibious
U
هواپیمای دریایی
hulls
U
بدنه یک هواپیمای دریایی
hull
U
بدنه یک هواپیمای دریایی
sky hawk
U
نوعی هواپیمای یک موتوره جت دریایی
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system
U
کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
tiger
U
نوعی هواپیمای تک موتوره سوپرسونیک جت دریایی
tigers
U
نوعی هواپیمای تک موتوره سوپرسونیک جت دریایی
intruders
U
هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
vigilantes
U
نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
intruder
U
هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
vigilante
U
نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
narrative
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narratives
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
lead aircraft
U
هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
feet wet
U
من روی هدف دریایی هستم هواپیمای رهگیر یا مامورپشتیبانی مستقیم روی دریاست
mission ready
U
هواپیمای اماده برای پرواز
extra cover
U
پوشش اضافی برای بل گرفتن
lead sled
U
هواپیمای بی موتورسنگین برای مسافتهای دور
ready cap
U
حالت انتظار هواپیمای جنگنده برای پرواز
metabit
U
بیت شناسایی اضافی برای هر کلمه داده
sticker
U
اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن
stickers
U
اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن
command altitude
U
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
stringers
U
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
overhead
U
کد اضافی که برای سازماندهی برنامه باید ذخیره شود
stringer
U
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
center
U
تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
parity
U
بیت اضافی افزوده به کلمه داده برای بررسی پیوستی
experimental free handicap
U
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
redundant
U
قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود
partial substitution
U
جانشینی کامل برای دو کالا
report generator
U
برای تامین گزارش کامل
up and running
U
اماده برای عملیات کامل
towing
U
به حرکت دراوردن هواپیمای بی موتور با هواپیمای موتوردار یا اتومبیل یا قرقره و طناب
drone
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droning
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
clean aircraft
U
هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
handicap
U
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
checked
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checks
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
handicaps
U
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
digits
U
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digit
U
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
bend allowance
U
فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
auto cat
U
هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
dive bomber
U
هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
dropper
U
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers
U
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
overhaul
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauled
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauls
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauling
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
surcharge
U
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges
U
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
modelled
U
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
modeled
U
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
integer
U
اصط لاح ریاضی برای بیان عدد کامل
model
U
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
cure time
U
زمان لازم برای جامد شدن کامل رزین
integers
U
اصط لاح ریاضی برای بیان عدد کامل
models
U
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
bogies
U
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogey
U
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogeys
U
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
graphics
U
کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند
expanded memory system
U
ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
over break
U
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge
U
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges
U
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
programs
U
مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
program
U
مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
income velocity
U
دفعاتی که پول برای خرید کالای کامل جدیدی خرج شود
maritime aircraft
U
هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
inherent addressing
U
دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
carried
U
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carries
U
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
circularization
U
تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم
carry
U
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carrying
U
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
escort aircraft
U
هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
fighter
U
هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
fighters
U
هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
notional aircraft
U
هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
flying crane
U
هواپیمای اخراجات هواپیمای جراثقال
extensions
U
اطلاع اضافی پس از نام فایل برای بیان نوع فایل
extension
U
اطلاع اضافی پس از نام فایل برای بیان نوع فایل
wild cord
U
تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
extra duty
U
وفیفه اضافی ماموریت اضافی
solid
U
چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
solids
U
چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
notification message
U
پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
typhoon
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoons
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
null cycle
U
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
bcd
U
جمع کننده کامل برای جمع دو عدد 4 بیتی BCD
full mobilization
U
تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
marine aircraft
U
هواپیمایی برای عمل کردن روی سطح اب هواپیمای قابل شناور شدن روی سطح اب
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
voyage repairs
U
تعمیرات مخصوص اماده شدن ناو برای دریانوردی تعمیرات قبل از حرکت دریایی
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
full annealing
U
بازپخت کامل تاباندن کامل
completed case
U
جعبه کامل خشاب کامل
full scale
U
باندازه کامل بمقیاس کامل
hostile track
U
تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
naval landing party
U
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
imago
U
حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
thorough
U
بطور کامل کامل
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
plunged
U
غوطه
plunges
U
غوطه
plunge
U
غوطه
ducker
U
غوطه زن
floating
U
غوطه ور
dip
U
غوطه
adrift
<adj.>
U
غوطه ور
soak
U
غوطه
soaks
U
غوطه
dips
U
غوطه
immersion heater
U
گرمکن غوطه ور
buoyant mine
U
مین غوطه ور
dunks
U
غوطه دادن
soaks
U
غوطه دادن
immersion heater
U
اب گرم کن غوطه ور
soak
U
غوطه وری
immersion heaters
U
اب گرم کن غوطه ور
immersion heaters
U
گرمکن غوطه ور
plunge
U
غوطه ور شدن
skirter
U
غوطه زدن
plunge
U
غوطه خوردن
dived
U
غوطه خوردن
soak
U
غوطه دادن
soaks
U
غوطه وری
dunking
U
غوطه دادن
immersed
U
غوطه دادن
immersion vibrator
U
لرزاننده غوطه ور
plunges
U
غوطه خوردن
immerse
U
غوطه دادن
Recent search history
Forum search
2
New Format
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1
Potential
1
incentive
1
affixation
1
gorse melatonin
1
if you have any question please ask us , we are here to help
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com